هفته هشتمممم
عزیزکم تو دیشب خیلی ما رو ترسوندی آخه حال مامانی خیلی بد بود و مریض شده بود.امروز صبح با بابایی رفتیم دکتر و دکتر سونو کرد و گفت که چیزیت نشده و من برای اولین بار وروجکمو دیدم و خیالم راحت شد بابایی هم خیلی خوشحال شد فقط دکتر گفت که بیشتر استراحت کنم و مواظبت باشم قربونت برم بابایی منو برد خونه مامان جون اینا تا اونجا استراحت کنم و حالم خوب بشه ده روز موندم خونه مامان جون تا شما حسابی قوی بشی و بعدش بابایی اومد دنبالم و برگشتیم خونه خودمون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی